بسم رب الـــ حــ ســ یــ نـــ
درست است که قسمت نشد امسال خادم و خدمتگذار شهدا و زائرانشان باشم اما ...
اما خیلی چیزا فهمیدم ...
خیلی از اون چیزهایی که این سالها ادعای داشتنش را میکردم و تا به امروز نداشتمش ...
درست است که خیلی در درون خودم شکستم ، داغون شدم اما جاماندگی ام برایم امتحان بود ...
امتحانی که باید مهر سکوت میزدم بر لبم و صبر میکردم و شاکر می بودم و راضی ...
برایم سخت بود ، خیلی سخت ...
اما امروز و این ساعت و این لحظه با تمام وجودم راضی ام به حکمت خدا ...
خدایی که خیــــــــر و مصلحت کــــــــار مرا بهتـــــــر از هرکس می داند ، حتی بهتــــــر از مــــــادرم ...