کربلا رفتـــ ـن "خــــ ـو ن" میخواهد

به عشق شهدا و آنها که با خونشان راه کربلا را باز کردند ...

کربلا رفتـــ ـن "خــــ ـو ن" میخواهد

به عشق شهدا و آنها که با خونشان راه کربلا را باز کردند ...

گاهی وقتـــــــــــا اینقدر کم میــــــ ـاری که ...


دلت میخواد دق کنی و بری یه جای دور که هیچکسی نباشه ...


هیچکسی تورو نشناسه ...


خودت باشی و خودت ...


الان .. تو این حالت همین حس رو دارم ...


حس ِ رد شدن از همه چی ..


حس ِ جاموندن از همه چی ...


به قول آجی زهرام : آقام حتی دیگه یار خسته هم به کارش نمیاد ...



آقا ببخش که این جسم و روح برایت سرباز نمیشود و این روزها سربار شده است ...


تو را میخواهم "م ه د ی"..







آجی زهرا و آجی فائزه ...


مدتی نیستم ...


زنده ام و نفس میکشم ...

دعایم کنید