بی قراری که به سراغ ی دلم می اید نمیدانم سراغ چه کسی جز تو را بگیرم ؟!!
می ایم سراغ خودت ...
مینشینم روبرویت و زل میزنم به سجاده ام ...
چشمانم که پر از اشک میشود تو را حس میکنم که از اسمان به زمین امده ای ...
میدانم می ایی و کنارم مینشینی و به اشک هایم لبخند میزنی ...
هر کس به اشکهایم بخندد ، ناراحت میشوم ولی لبخد های تو شیرین است ...
لبخندهای تو غم هایم را میبرد ...
پس بخند به تمام اشک ها و بی قراری هایم ...
من تورا عاشقانه دوست دارم خــــــــــــدا ...
پس مرا در این عشق بسوزان ... بسوزان ... بسوزان ...
سلام، با اجازه این متن تونو کپی کردم
اگه راضی نیستید بگید تا حذفش کنم؟؟